رشته حسابداري به عنوان يک رشته دانشگاهي پر طرفدار شناخته مي شود و دانشجويان و جوانان زيادي به اين حرفه روي مي آورند. اما متاسفانه برخي از اين افراد، زماني که وارد دنياي کار مي شوند، به اصول کاربردي و عملي براي اينکه يک حسابدار موفق باشند؛ آشنا نيستند و به دليل عدم دانش کافي در اين زمينه و شکست هاي ناشي از يک حسابداري نا موفق، بعد از مدتي از کار خود خارج مي شوند و اين روند ممکن است چندين و چند سال به طول بيانجامد و در نهايت فرد با سرخوردگي از خود را از جامعه حسابداران حذف کند
حسابدار موفق سعي مي کند ضمن آگاهي حداقلي از حوزه هاي مختلف حسابداري از قبيل حسابداري مالياتي، حسابداري مالي، حسابداري بهاي تمام شده، حسابداري مديريت، حسابداري بخش دولتي، حسابرسي داخلي و . در يک محور اصلي به طور خاص تمرکز کند و در آن حوزه يک متخصص تمام عيار مي شود. بنابراين تمرکز بر روي يک شاخه خاص مي تواند شما را به متخصصي خبره در آن زمينه به خصوص تبديل کند
اصول حسابداري مجموعهاي از قواعد و اصول کلي است که کليهي حسابداران بهعنوان الگوي انجام کار، در تمام مراحل حسابداري، از آنها استفاده ميکنند. علاوهبر مفروضات محيطي در علم حسابداري، براي ثبت و گزارشگري مالي، به رهنمودها و دستورالعملهاي روشنتر و مشخصتري نياز است که اين دستورالعملها را اصول حسابداري مينامند. حسابداري براساس مجموعهاي از مفروضات و اصول تشکيل شده که اغلب افراد، اين مفروضات و قوانين را با نام اصول حسابداري ميشناسند. آشنايي با اين اصول به شما کمک ميکند تا حسابداري را بهتر بشناسيد و بخشهاي مختلف آن را بهتر درک کنيد. اغراق نيست اگر بگوييم اين اصول تقريبا در همهي موارد مرتبط با حسابداري نفوذ کردهاند. همراه ما باشيد، ميخواهيم شما را با اصول حسابداري بيشتر آشنا کنيم.
علاوه بر مفروضات محيطي در حسابداري، براي ثبت و گزارشگري مالي، به رهنمودها و دستورالعملهاي روشنتر و مشخص تري نيز نياز ميباشد، اين دستورالعملها که به اصول حسابداري موسوم ميباشند در مقايسه با مفروضات حسابداري، بيشتر جنبه اجرايي و کاربردي دارند. چهارچوب اوليه و زيربنايي حسابداري ابتدا به وسيله مفروضات شکل ميگيرد و سپس بوسيله اصول حسابداري عملي ميگردد.
اصل بهاي تمام شده
اصل تطابق
اصل تحقق درآمد
اصل افشاء کامل
اصل بهاتمام شده تاريخي
طبق اصل بها مبادلات حسابداري در تاريخ وقوع به بهاي تمامشده در دفاتر ثبت ميگردند. منظور از بهاي تمامشده هر دارايي ارزش مبادلهاي نقدي آن در تاريخ تحصيل است. پرداختهاي اضافي به علت خريدهاي نسيه و مدتدار جزء بهاي تمامشده دارايي محسوب نميشود. به مرور زمان که ارزش داراييها تغيير ميکند، اين تغيير ارزش در بهاي ثبتشده دارايي بياثر است.
معايب
تغييرات ارزش داراييها در طول سالهاي متمادي در نظر گرفته نميشود.
چون داراييها در طول سالهاي متفاوت خريداري ميشوند و مقياس اندازهگيري بهاي اين داراييها پول است و ارزش پول هميشه يکسان نيست، بنابراين به دليل اختلاف در مقياس اندازهگيري، جمع کردن يک دسته از داراييهايي که در طول سالهاي متفاوت خريداري شدهاند، خالي از اشکال نيست.
مزايا
با وجود معايب بالا، به دلايل زير، هنوز بهاي تمامشده تاريخي مبناي ثبت و گزارشگري قرار ميگيرد:
بهاي تمام شده، بر تخمين و ارزيابي مبتني نبوده بلکه واقعي، قابل اندازهگيري و قابل اتکاء است.
بهاي تمام شده تاريخي در زمان تحصيل، نشان دهنده ارزش متعارف دارايي در آن تاريخ است.
بهاي تمام شده تاريخي، قابل رسيدگي و رد يابي است.
اصل تحقق درآمد
اصل تحقق درآمد، زمان شناسايي درآمد و ثبت آن در حسابها و صورتهاي مالي را تعيين مي نمايد. طبق اين اصل، درآمد زماني شناسايي ميگردد که دو شرط زير برقرار باشد:
الف – مبادله يا داد و ستدي صورت گرفته باشد.
ب – فرايند کسب سود، کامل شده باشد.
تکميل فرايند کسب سود شامل تکميل فروش يا انجام خدمت، انتقال مالکيت از فروشنده به خريدار، دريافت وجه نقد يا اطمينان از دريافت وجه نقد در آينده است.
طبق اصل تحقق درآمد، درآمد ناشي از فروش کالا بايد در زمان فروش و مطابق « روش فروش» شناسايي گردد. زيرا در تاريخ فروش، فرايند کسب سود، کامل ميگردد.
طبق اصل تحقق درآمد، درآمد ناشي از خدمات بر اساس ميزان انجام خدمات شناسايي ميگردد. زيرا ميزان انجام خدمات، مبنايي جهت تشخيص تکميل فرايند کسب سود است.
مطابق اصل تحقق درآمد، مبالغ پيش دريافت مشتريان نبايد به عنوان درآمد دوره محسوب گردد. زيرا فرايند کسب سود در مورد اين مبادله هنوز تکميل نشده است
اصل تطابق (همزماني)
بر اساس اصل همزماني، هزينههاي انجامشده براي ايجاد درآمد بايد به حساب دورهاي که درآمد در آن تحصيل شدهاست منظور شود. به عبارت ديگر، سود هر دوره تفاوت بين درآمدهاي تحصيل شده و هزينههاي تحمل شده براي کسب درآمد همان دوره است. مطابق اين اصل، بسياري از هزينههاي انجام شده در دوره جاري، به دليل داشتن منافع آتي به عنوان دارايي در دفاتر و صورتهاي مالي ثبت و گزارش ميشوند.
اصل افشاء کامل
اصل افشاء ايجاب ميکند که کليه رويدادها و وقايع مالي با اهميت مربوط به واحد تجاري به طور مناسب و کامل افشاء گردد.اين اصل که بر کليه جوانب گزارشگري مالي تأثير دارد، واحد تجاري را مم به تهيه اطلاعات مورد نياز براي بستانکاران و اعتبار دهندگان مي نمايد. اين اطلاعات ميتواند در متن صورتهاي مالي يا در ياداشتهاي همراه اين صورتها، افشاء گردند.
در سيستمهاي حسابداري فرض بر اين است که کسبوکاري براي مدت طولاني به فعاليت خود ادامه خواهد داد. اهميت فرض تداوم زماني روشنتر ميشود که نتايج بيتداومي کسبوکاري را درنظر بگيريد. اگر فعاليت کسبوکاري ادامه پيدا نکند و داراييها ارزش فروش مجدد نداشته باشند، نحوهي ارزشگذاري داراييها بسيار پيچيده ميشود. اگر کسبوکاري به فعاليت خود ادامه ندهد، هيچ تضميني وجود ندارد که مواد اوليه بهفروش برسند. اگر موجودي کالاهاي انبار و مواد خام بهفروش نرسد، ارزش سهام صاحب کسبوکار در ترامه حسابشدني و نمايشي نيست
پول رايج جايي که کسبوکار در آن فعال است، واحد اندازهگيري مناسبي براي کسبوکار و استفاده در حسابداري است. بهعبارت ديگر فرض واحد اندازهگيري به اين معنا است که براي کسبوکاري که در آمريکا قرار دارد، واحد اندازهگيري مناسب در حسابداري دلار آمريکا است. فرض واحد اندازهگيري همچنين بهطور ضمني بيان ميکند که حتي تورم و گاهي تقليل قيمتها قدرت خريد واحد اندازهگيري مورداستفاده در سيستم حسابداري را تغيير ميدهد، ولي با وجود اين، استفاده از آن، مناسب آن کسبوکار است.
اميدواريم که توانسته باشيم شما را در زمينه آگاهي به اصول حسابداري ياري کرده باشيم.
درباره این سایت